چکیده
رابطهی انسان با زیست جهان پیرامونش بهویژه گیاهان، رابطهای مبتنی بر شناخت و آگاهی است. در میان تنوعات زیستی، عرصهی گیاهی برای رفع نیازهای انسان از دیرباز تا کنون اهمیت ویژهای داشته است؛ به این ترتیب در دهههای اخیر، رشتهی گیاهقومشناسی با هدف مطالعه و بررسی چگونگی استفادهی افراد یک فرهنگ، یک قوم یا یک ناحیهی خاص، از گیاهان بومی و موجود در آن مناطق، ایجاد شد.
هدف از نگارش این مقاله، بررسی جایگاه گیاهان در دانش بومی مردم استان ایلام با تأکید بر منطقهی سرابکلان و ثبت و ضبط این دانش بومی در درمان بیماریهاست. در تحقیق توصیفی موردی حاضر، از روش ژرفانگر و تکنیکهای مطلعین کلیدی و پرسوجو، استفاده شده است. در این منطقه 115 گیاه، شناسایی شدند که مردم بومی علاوه بر شناخت آنها از خواص درمانیشان نیز اطلاع داشتند. از آنجا که جامعهی مورد مطالعه - روستای سرابکلان- در مقطع سنتی و با ثبات، گذار به سمت تحول و بیثباتی را آغاز نموده است و با فاصله گرفتن از فرهنگ و عناصر فرهنگی و بومی، گنجینهی عظیمی از دانش بومی خود را به دست فراموشی میسپارد؛ همچنین گرایش عمده به طب گیاهی که در همهی جهان رو به افزایش است، ضرورت این دست مطالعات را ایجاب میکند.